احساس
بيقراري
بخش:بيست و ششم
نویسنده : بابک اسماعیلی
گلچهره مي‌گويد: من خسته‌ام. احساس مي‌كنم به
انرژي احتياج دارم. اما نمي‌دونم چي بهم انرژي ميده. بارها در مورد اين احساس
خستگي هم نوشتم اما هنوز نتونستم بفهمم كه چي خستگي من رو رفع ميكنه. چند تا از
دوستام هم همين طور شدن. ديروز يكي از دوستام هم مي‌گفت حس درس خوندن نداره ديگه.
در مورد يك سري چيزها خيلي حساس شدم. نسبت به اونها مثل يك توده‌ي كاه مي‌مونم كه
با يك كبريت شعله ور ميشه. دارم يك سريال مي‌بينم بهم مي‌گن مگه تو درس نداري؟
متنفرم از اين حرف. خيلي عصبانيم ميكنه و همه‌ي انرژي و انگيزم رو مي‌گيره .
-
خب چند تا موضوع هست كه لازم
است در مورد آنها حرف بزنيم. اول اينكه ما نبايد خودمان را با بقيه مقايسه كنيم.
بهتر است هر كس خودش را با خودش مقايسه كند. تو از اولين روزي كه مطالعه براي قبولي
در آزمون ورودي دانشگاه‌ها را شروع كردي تا الان دستاوردهايي داشته‌اي.
در طي پنج ماه يعني از مهر تا آخر بهمن ماه بيشتر
از ششصد ساعت مطالعاتي داشتي. در تابستان هم بيشتر از سيصد ساعت. پس تا الان ميشود
حدود نهصد ساعت مطالعاتي. اين دستاورد بزرگيست.
-
آخه نمره ترازم در هر آزمون يا
نمي‌آد بالا يا 100 نمره و دويست نمره مي‌آد بالا .
- بعضي وقت‌ها ما احساس مي‌كنيم
دست پيدا كردن به يك موفقيت كوچك يا بزرگ به ما انگيزه مي‌دهد. ممكن است تو هم
الان اين احساس را داشته باشي. داشتن اين احساس طبيعي است. اگر بتواني يك دستاورد
بزرگ به دست بياوري طبيعتا انگيزه‌ي تو بيشتر ميشود و به قول خودت انرژي مي‌گيري.
لازم است بدانيم رشد تحصيلي يك شبه حاصل نمي‌شود. بعضي وقت‌ها براي رشد تحصيلي ماه‌ها
يا حتي بيش از يك سال لازم است تلاش كنيم و موفقيت در آخر كار به دست مي‌آيد.
زمان هايي در زندگي پيش مي آيد كه ما احساس مي‌كنيم
پاداشي نگرفته‌ايم. همه‌ي اين موارد را ميشود مديريت كرد و از آنها بمب‌هاي انرژي
ساخت.
-
خب من نمي‌دونم چه طوري بايد
اين كار را بكنم .
-
ببين همين كه تو هر روز برنامه‌ي
هفتگي كه با هم تنظيم مي‌كنيم را اجرا مي‌كني يك دستاورد خوب است. عادت به مطالعه
را حفظ كرده‌اي و اين دستاورد بزرگي است.
-
به طور متوسط هر هفته 30 تا 40
ساعت مطالعاتي داشتي. در طول هشت ماه. اين دستاورد بزرگيست. سال قبل و سال‌هاي قبل
مگر اين طوري درس مي‌خواندي ؟
-
راستش را بخواهيد نه .
-
خب اين‌ها همه دستاوردهاي تو
هستند در ماه‌هاي قبل. به نظرم همچنان لازمه پايبند به برنامه و كارهايي كه از اول
سال تعريف كرديم باشي. رشدي كه تو در اين هشت ماه كردي خيلي زياد بوده. من خيلي كم
سراغ دارم كه يك نفر در طول يكسال بتواند اين همه رشد كند.
-
جدي مي‌گيد ؟
-
ميزان رشدي كه تو كردي با
ديگران اصلا قابل مقايسه نيست اولِ سال
توان و راديكال رو هم يادت رفته بود. ساده‌ترين مساله‌ها را نمي‌توانستي حل كني.
اصلا روش خواندن مناسبي نداشتي. حتي نمي‌دانستي وقتي مي‌خواهي رياضي بخواني بايد
چه كار كني. اما الان ديگر اين مشكلات را نداري. اول سال تو حتي حرف هم نمي‌زدي.
اما الان مي‌تواني چيزهايي كه احساس مي‌كني را بيان كني. توانايي‌هاي زباني تو به
شدت افزايش پيدا كرده است. همين طور توانايي نوشتن پيدا كردي. اين‌ها همه
دستاورده. اگر اين توانايي‌ها و قابليت‌ها قبلا وجود داشت خب خيلي بهتر بود. اما
چون نبود، كار من و تو بيشتر شد. تو هم كم كاري نكردي. به نظر من تو هم تلاش خوبي كردي تا الان. از الان به بعد هم
لازمه ادامه بدي. حدود پنج ماه ديگه باقي مانده است. در اين پنج ماه مي‌توانيم
دستاوردهاي خيلي بيشتري داشته باشيم.
-
چند روز پيش يك فيلم ديدم. يك
كوهنورد، تنها رفته بود بالاي يك كوه. بعد سقوط كرد در درون يك شكاف. يك سنگ هم
افتاد روي دستش و دستش بين سنگ و ديواره‌ي شكاف كوه گير كرد. چند روز در همين حالت
بود. اما اصلا اميدش رو از دست نداد. داستان فيلم واقعي بوده. دو سه روز گير كرده
بود. خيلي تلاش كرد. آخر سر دست خودش رو قطع كرد تا خلاص شد. با همه‌ي اين‌ها اصلا
نااميد نشد. اما من بعضي وقت‌ها نااميد ميشم. فكر مي‌كنم اگر قبول نشم چي ميشه.
اين فكرها كه مي آد به سرم آشفته ميشم. نمي‌دونم چي كار كنم ؟
-
نا اميدي مثل سرما خوردگي مي‌مونه.
مياد چند روز در بدن ما مي‌مونه. مشكلاتي درست ميكنه و بعد ميره. اين روند هيچ
اشكالي نداره. اين احساس طبيعي است. نبايد اين احساس را در درونمان ماندگار كنيم. معمولا
اين احساس نا اميدي و پريشاني در زمستانها بيشتر از ساير فصل‌ها سراغ افراد مي‌آيد.
هر وقت آمد، باهاش راحت باش. چند روز مي‌مونه و بعد ميره. مهم اينه كه تو در درون
خودت اين احساس رو ماندگار نكني .
|
مزلو كساني را كه به خود شكوفايي رسيده اند مورد مطالعه
قرار داد و دريافت كه آنها ويژگي هاي زير را از
خود نمايان ساختند :
1-
ظرفيت تحمل و يا حتي استقبال از بلاتكليفي در زندگي
2-
پذيرش خود و ديگران
3-
خود انگيختگي و خلاقيت
4-
نياز به داشتن حريم خصوصي و خلوت كردن .
5-
خود مختاري و ظرفيت براي ايجاد رابطه ي عميق و زياد با
ديگران (روابط ميان فردي )
6-
مواظبت خالصانه از ديگران .
7-
شوخ طبعي .
8-
هدايت دروني .
9-
عدم وجود حالت‌هاي دوگانه مصنوعي در درون خويش (ضعف و قدرت
)
فرد ديگري به نام كارخوف چند سال بعد از مزلو مطلب مزلو را
مورد تجديد نظر قرار داد و در آن ابعاد زير را به عنوان مشخصه‌هاي افراد
خودشكوفا تعين كرد :
1-
تناسب جسمي و انرژي جسماني كه در فرد وجود دارد.
2-
تعهدات عاطفي نسبت به رسالتي كه دارد .
3-
روابط با افراد ( روابط ميان فردي ) كه منجر به قبول رسالت
ديگران ميشود.
4-
مهارتهاي تخصصي حقيقي كه به مهارتهاي كارشناسي منجر ميشود.
5-
مهارت هاي يادگيري كه به پردازش اطلاعات منجر ميشود.
6-
مهارتهاي تدريس كه به مهارت بين محتوا منتهي ميشود.
به طور خلاصه انسانهاي شكوفا انسانهاي ماهري هستند و انسانهاي غير از آن
غير ماهر هستند .
|
|
كتاب نظريه هاي مشاوره نوشته ي لوئيس شيلينگ ترجمه
ي سيده خديجه آرين انتشارات اطلاعات
|
-
مي دونيد هر وقت اين احساس مي‌آد
من بيقرار ميشم. نمي‌دونم چمه. نمي‌دونم دنبال چي بايد باشم. نمي دونم چي مي‌خوام.
-
به مروز زمان متوجه مي‌شي كه
علت بي قراري‌هاي تو چيست. شايد چند سال طول بكشد. يا سالها. ولي بالاخره يك روز
مي فهمي كه چه چيزي تو را بي قرار مي‌كند و چه چيزي موجب آرامشت ميشود. تا روزي‌كه
بفهمي احساساتت را مديريت كن. بعضي از احساس‌ها دوره دارند. يعني در زمان‌هاي
مشخصي از سال يا ماه به سراغ ما مي‌آيند.
-
خب من نمي‌دونم. يعني يادم
نيست كه قبلا كي اين طوري شده بود.
-
به همين دليل است كه لازم است
يادداشت‌هاي روزانه داشته باشي تا احساساتت را ثبت كني. براي اينكه بتواني خودت را
بشناسي لازم است اول خودت را مشاهده كني. يكي از راه‌هاي مشاهده كردن خود ثبت كردن
هر روزه‌ي احساس‌مان است. يك سال خودت را ثبت كن. بعد از يك سال نوشته‌هايت را باز
خواني كن. اين طوري مي‌فهمي كه تو چه خصوصيت‌هايي داري. مي‌فهمي كه احساس نااميدي
و افسردگي چه روزهايي از سال به سراغت مي آيند. بعد از اينكه خودت را دقيق مشاهده
كردي مي‌تواني براي تغيير دادن خودت يا احساساتت گام‌هاي درست برداري.
-
ولي خيلي سخته كه من‌نمي‌تونم
بفهمم كه چه احساسي دارم و چي مي‌خوام. بعضي وقت‌ها كه نمي دونم چم شده، احساس مي‌كنم
مثل يك آدم لال هستم كه نمي تونه حرفش رو بزنه. خيلي دردناكه . اين طور وقت‌ها
دچار اضطراب ميشم.
|
مكانيسم هاي
دفاعي
اگر اضطراب "خود " را از وجود خطر آگاه
مي سازد حال "خود" چگونه با اين خطر مواجه مي شود ؟
به عقيده‌ي فرويد دو راه وجود دارد.
يا "خود" مشكل را به صورت واقعي حل مي‌كند
و يا به روش‌هاي غير معقول و نا هشيار پناه مي‌برد تا واقعيت را تحريف يا انكار
نمايد.
فرويد اين شيوه‌هاي غير معقول را "مكانيسم هاي
دفاعي " يا "دفاع از خود" ناميد.
مكانيسم هاي دفاعي داراي دو ويژگي مشترك هستند :
الف – آنها نا هوشيارند .
ب- اعمال آنها براي انكار يا تحريف واقعيت است .
|
|
كتاب نظريه‌هاي مشاوره نوشته‌ي لوئيس شيلينگ ترجمه‌ي
سيده خديجه آرين انتشارات اطلاعات
|
-
توانايي افراد در بيان كردن
موضوعات متفاوت است. زبان هم تنها دستگاهي نيست كه ميشود با آن حرف زد. با نقاشي
كردن يا نواختن موسيقي هم ميشود حرف زد. بعضي وقت‌ها واژه‌ها براي بيان يك احساس
يا موضوع اصلا وجود ندارند، در اين طور مواقع شايد بشود با موسيقي يا نقاشي يا يك
هنر ديگر حرف بزنيم.
-
و من نقاشي و موسيقي را تا
حالا جدي نگرفته بودم.
-
تقصير تو نيست. موسيقي و نقاشي
و ساير هنرها هم لازم بود كه در برنامه‌ي رسمي مدرسه باشد. ولي سالهاست كه نيست.
موسيقي و نقاشي و كلا هنر ابزارهايي براي بيان هستند. ميشود با استفاده از اين‌ها
گفتگو كرد. ميشود با استفاده از اين‌ها با خود و با ديگران حرف زد. حذف موسيقي و
نقاشي از برنامه‌ي رسمي مدارس دقيقا مثل اين مي‌ماند كه استفاده از كلام (زبان) در
مدارس ممنوع شود. كساني كه در دهه‌هاي قبل متولي امر برنامه ريزي‌هاي كلان آموزش
در كشور بودند حتما دلايل قانع كننده اي براي ايجاد اين همه ناتواني زباني در
افراد يك ملت در پاسخ به تاريخ خواهند داشت.
-
چه كساني منظورتونه ؟
-
يك شورايي در كشور هست به نام
شوراي عالي انقلاب فرهنگي . اين شورا اهداف آموزش و پرورش را تعريف كرده است.
-
اين اهداف چي آ هستند ؟
-
هر چي هست، تو محصول اين اهداف
هستي. تو و بقيه افراد اين كشور كه هر سال از مدرسه فارغ التحصيل مي شوند محصولات
اين اهداف هستيد. اگر كسي مايل است بداند ده سال بعد ، بيست سال بعد و ... ما چه
جامعه اي با چه افرادي داريم نيازي به
خواندن كتاب پيشگويي‌هاي نوستر آداموس ندارد. كافي است دو ساعت وقت صرف كند و
اهداف آموزش و پرورش در دوره ابتدايي و راهنمايي و متوسطه را بخواند، به نظرم به
راحتي مي‌تواند بفهمد كه چرا ما الان اينجا هستيم و ده سال بعد و بيست سال بعد و
حتي صد سال بعد و صد البته در سال 1404 كجاييم .
-
چرا 1404 .
-
از سند چشم انداز تا حالا چيزي
شنيدي ؟
-
نه .
|
سند چشم انداز جمهوري اسلامي ايران در 1404 هجري شمسي
با اتكال به قدرت لايزال الهي و در پرتو ايمان و
عزم ملي و كوشش برنامه ريزي شده و مدبرانه جمعي و در مسير تحقق آرمانها و اصول
قانون اساسي ، در چشم انداز بيست ساله:
جامعه ايراني در افق اين چشم انداز چنين ويژگيهايي
خواهد داشت :
·
توسعه يافته، متناسب با مقتضيات فرهنگي، جغرافيايي
و تاريخي خود و متكي بر اصول اخلاقي و ارزش هاي اسلامي، ملي و انقلابي، با تاكيد
بر :
مردم سالاري ديني،
عدالت اجتماعي، آزادي‌هاي مشروع، حفظ كرامت و حقوق انسان‌ها، و بهره‌مند از
امنيت اجتماعي و قضايي.
·
برخورد از دانش پيشرفته، توانا در توليد علم و
فناوري، متكي بر سهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد ملي .
·
امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعي مبتني بر
بازدارندگي همه جانبه و پيوستگي مردم و حكومت .
·
برخوردار از سلامت، رفاه، امنيت‌غذايي، تامين
اجتماعي، فرصت‌هاي‌برابر، توزيع مناسب درآمد، نهاد مستحكم خانواده، به دور از
فقر، فساد، تبعيض‌و بهره‌مند از محيط زيست مطلوب.
·
فعال، مسئوليت‌پذير، ايثارگر، مومن، رضايت مند،
برخوردار از وجدان كاري، انضباط، روحيه تعاون و سازگاري اجتماعي ، متعهد به
انقلاب و نظام اسلامي و شكوفايي ايران و مفتخر به ايراني بودن .
·
دست يافته به جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در
سطح منطقه‌ي آسياي جنوب غربي (شامل آسياي ميانه، قفقاز، خاورميانه و كشور هاي
همسايه) با تاكيد بر جنبش نرم افزاري و توليد علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادي،
ارتقا نسبي سطح درآمد و سرانه و رسيدن به اشتغال كامل.
·
الهام‌بخش، فعال‌وموثر در جهان‌اسلام با تحكيم
الگوي مردم سالاري ديني، توسعه كارآمد،جامعه‌اخلاقي، نوانديشي و‌پويايي فكري و
اجتماعي، تاثيرگذار برهمگرايي اسلامي و منطقه‌اي براساس تعاليم اسلامي و
انديشه‌هاي امام‌خميني (ره) .
·
داري تعامل سازنده و موثر با جهان براساس اصول عزت
، حكمت و مصلحت .
منبع : قانون برنامه پنجساله پنجم
توسعه جمهوري اسلامي / موسسه حقوقي مهر تابان عدالت و انتشارات مهرو ماه نو /
چاپ نخست 1390
|
-
آهان .يعني ما قراره در سال 1404
اين طوري باشيم .
-
اين طور گفتن .
-
بعد اين همه كلمه كه اينجا
نوشته شده يعني چي ؟ حفظ كرامت و حقوق انسان‌ها، به دور از فقر و فساد، داري تعامل سازنده و موثر با
جهان ، مفتخر به ايراني بودن، جامعه‌اخلاقي، فرصت‌هاي برابر ! ...
يعني 12 سال ديگه كه من ميشه 30 سالم به همه‌ي اين هدف‌ها مي‌رسيم ؟
-
به نظرم اين سوال رو بايد از
نوستر آداموس بپرسيم !
-
خب چرا اين چيزها رو تا حالا
نداشتيم ؟
-
من‌نميدانم. واقعا نمي‌دانم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر